· وقتی سرنوشت دشمن به دستاَت میافتد، چه میکنی؟ سازش تنها ضعف را اغوا میکند، حال آنکه چنین فرصتی در خور آزمایش اقویاست.
· آیا ممکن است بدی هرگز به تمامیت نرسد و پیروزیِ آن هر چند شگفتانگیز، تمام و کمال نباشد؟
دارم به یقین میرسم که همه چیز لیبیدو است. نیروی محرک تمام فعالیتهای فوق برنامهی انسانی. هر چیزی که فقط اندکی از چارچوب بیرون باشد، حتما یک سرش وصل است به لیبیدو. بنده خدا عاصی، از اولش هم همینو میگفت.
برای طناب -طیفهای دوگانه- کار ساده است؛ اما وسط دایره کجاست؟
صبح زود، رفتنا، بوسیدش و دمِ گوشش گفت: تنگِ آبِ یخچالو پرش کن.
عصری، دزدکی رفت سر یخچال. تنگ آبِ خالی، هنوز توی یخجال بود.
- شربت میخوری جونم، یا چایی؟
- چایی میخوام خانومی. صبر میکنم تا دم بکشه.
بدیل آنچه هستیم؛ آنچه میخواهیم باشیم است یا به سادهگی آنچه نیستیم؟